Mohsen at 2012-11-16T22:11:23+00:00
کارگر شهرداری کلی آشغال رو جمع کرد یه گوشه آتیش درست کرد، جارو تو بغلش نشست سوختنش رو نگاه کرد تا خاموش شد بعد هم بلند شد کارش رو ادامه دادNastaraN, Shiva, Mahdi Kazemi likes this.
دوست داشتم چای ببرم بدون هیچ حرفی بشینیم کنارِ آتیش بخوریم... اینم رفت پیشِ باقی کارایی که میخواستم بکنم و نمیدونم چرا نکردمMohsen at 2012-11-16T22:20:29+00:00
SinaMomken, NastaraN, Shiva, Mahdi Kazemi and 1 others likes this.
Mohsen at 2012-11-16T22:20:29+00:00
دوست داشتم چای ببرم بدون هیچ حرفی بشینیم کنارِ آتیش بخوریم... اینم رفت پیشِ باقی کارایی که میخواستم بکنم و نمیدونم چرا نکردمSinaMomken, NastaraN, Shiva, Mahdi Kazemi and 1 others likes this.
کارهایی که میخواستم بکنم و نمیدونم چرا نکردم :( فقط داغش رو دلم آدم میمونه.Amin Asoode at 2012-11-16T22:42:28+00:00
Mohsen likes this.
Mohsen at 2012-11-11T19:18:58+00:00
you may say I'm a dreamer, but I'm not the only one I hope some day you'll join us #imagineMahdi Kazemi likes this.